غریبانه
عاشقانه های من
چه قدر زود عاشورا تمام شد.امروز سا عت یک ونیم دو بود که با نسترن از خونه اومدیم بیرون که بریم دسته ها را ببینیم.دا شتیم تو پیاده رو قدم می زدیم که صدای اذان منوبه خودم اورد.یاد نماز امام حسین افتادم.یاد این افتادم که تو همین روز و همین ساعت و همین لحظه بود که امام و اندک یارانش می خواستند نماز به پا دارند.چه نمازی بود .چه نماز عاشقانه ای.وچه غریبانه امام و یارانش هنگام نماز تیر باران شدندوخوشا به حال کسانی که هنگام خواندن چنین نمازی به اسمان پر کشیدند........... نظرات شما عزیزان:
شما لينگ شديد ما راهم لينگ كنيد وبه ما اصلاع دهيد مديريت انلاين
![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]()
سلام نگارجان خسته نباشی
لینک شدی خوشحال میشم منوهم بلینکی موفق باشی پاسخ:مرسی عزیز دلم پاسخ:لینک شدی عزیزم |
|